سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرگرمی اطلاع رسانی شمیم یاس

این وبلاک فقط به عشق صاحب الزمان عج ا...ایجادشده وسلام ...
صفحه خانگی پارسی یار درباره

نکاتی برای نرم کردن مردان

تشویق

تشویق مردان توسط زنان قوی ترین محرک فعالیت آنان می باشد.تعریف تحسین در برابر تعریف و تمجید همسرشان بال پرواز پیدا می کنند و احساس قدرت و شوکت به آنان دست می دهد.فعال دانستن، نگاه همسر به مرد به چشم فردی فعال چنان شور و نشاطی در مرد ایجاد می کند که سعی می کند نقایص خود را برطرف کند و چون رستم قهرمان و مانند افلاطون متفکر شود.

 
غذا و تعارف

آقایان برای غذا و خوراک خود اهمیت ویژه ای قائل اند و آن را موجب نشاط و سر زندگی می دانند.

 
احترام

مردان از روی غرور و خودخواهی که دارند احترام را متعلق به خویش می دانند و هر کس نسبت به آنها بی احترامی یا بی توجهی روا دارد، در کارخانه ی ذهن آنها مورد سوء ظن و لذت بی انصافی قرار می گیرد.

 
لباس و پوشاک

بعضی از مردان از پوشیدن لباس لذت می برند . ولی عده ای به آن اهمیت نمی دهند. دراین حالت نقش همسر به عنوان فردی که متعادل کننده ی این امر می باشدبسیار حائز اهمیت است.

 
خلوت

مردها گاهی نیاز دارند کنند و حافظه ی حویش را خانه تکانی کرده، یا به امور جاری اش سرو سامان دهند. بنابراین توجه اعضای خانواده آن ها را در این کار یاری می کند.

 
سرگرمی

 آقایان سرگرمیهای خاص خود را دوست دارند که شاید خانمه از آن بیزار باشند. ولی همسر موفق کسی است که خود را با سرگرمیهای همسرش همراه سازد.

 
پول

مردان اصولاً در هزینه کردن خسیس اند و دوست دارند زن و فرزند با احساس حق شناسی از آنان درخواست نمایند حتی برای زحمات آنان ارج و ارزش قائل شوند. پس خانمها یابد موقعیت پولی و مالی همسر را درک کرده، زمان مناسب را برای درخواست انتخاب کنند.

 
کار

آقایان اکثراً به کار خود عشق می ورزند ، حتی کسانی که کار خود را دوست ندارند. بنابراین تشویق اعضای خانواده و اهمیت دادن آنان را نشانه ی حق شناسی می دانند و راضی و خرسند می شوند و هر چه در این راه بیشتر تشویق شوند، ضریب در اطمینانشان افزون تر گشته، آناده یقبول خطر بیشتر می شوند.


چطور بهترین شوهر دنیا باشیم؟

شما میتوانید بهترین شوهر دنیا باشید نامزدی، عقد و بعد از ازدواج زناشویی


جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کرده‌اید‌، بهتر است چند دقیقه‌ای دست از سر قبض‌های پرداخت نشده آب‌، برق و گاز‌....و قسط‌های عقب مانده شهریه بچه‌ها بردارید‌ و فقط با برداشتن 10 گام ناقابل‌، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید‌:

? گام 1. خانم‌ها مقدم‌اند !برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید‌. شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواسته‌های خانم‌تان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد‌! اما حالا وقتش شده که به قول معروف‌، چشم‌هایتان را بشویید و جور دیگر ببینید‌.

? گام 2. خواباندن بچه‌ها هم لذتی دارد‌، امتحان کن. هفته‌ای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچه‌ها را شما به عهده بگیرید‌، تا حداقل خانم‌تان یک ساعت سرو صدای بچه‌ها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب‌، انجام کارهای شخصی عقب‌افتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد‌. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود‌.

? گام 3. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است ! در این یک مورد با شما همدردی می‌کنیم‌، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر می‌آید‌، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سخت‌ترین کار روی زمین خواهد بود‌. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد‌، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگو‌مگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید‌، زودتر از پا می‌افتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سخت‌تر و خسته‌کننده‌تر می‌شود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید‌، رفتار آرام و متانت‌آمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنش‌های رفتاری است‌، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید‌، می‌توانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود‌.

? گام 4. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل می‌کند تشکر کند شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید‌، چه رسد به عمل کردن به آن‌. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کرده‌اید‌، مورد به مورد را شرح داده و به‌خاطر آنها عذرخواهی کنید‌ نه‌! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آن‌چنان زمان و مکان را گم کند که ساعت‌ها همسرش را چشم انتظار نگه دارد‌. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار ساده‌ای نیست و به‌خاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید‌، کفایت می‌کند.

? گام 5. کمی ‌و فقط کمی ‌از ریخت و پاش‌های خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان به زمین نمی‌آید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب‌، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید‌. از ما به شما نصیحت‌، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جدایی‌ها بوده‌!

? گام 6. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شام‌های خاطره انگیزی می‌افتید که در یک رستوران دنج خورده‌اید‌؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای این‌چنینی باز هم زمانی را معین کنید‌؟! می‌توانید بچه‌ها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید‌.

? گام 7. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید‌. این برای خانم‌ها نکته مهمی‌ است‌.

? گام 8. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دارد گاهی وقت‌ها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی‌ از محیط خانواده و مسئولیت‌های خود فاصله بگیرید‌. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزش‌های مورد علاقه‌تان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفته‌تان شده ‌و وقتی به خانه بر‌می‌گردید‌، به مردی ایده‌آل برای زندگی تبدیل شده باشید‌.

? گام 9. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیرید هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید‌. اگر شما به هر دلیلی نمی‌توانید دعوت پدر و مادر‌تان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید‌، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید‌. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید.

?‌ گام 10. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوه‌کن بودید یادتان می‌آید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی می‌کردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید‌؟! اما احتمالاً دیگر مدت‌هاست که خبری از آن فرهاد کوه‌کن نیست و او هم در میان روزمره‌گی هر روزه‌تان گم شده .
اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که می‌توانید برای گرم کردن آتش زندگی‌تان انجام دهید‌، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید.


بلعم باعورا

بلعم باعورا

 

از حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) پرسیدند: بلعم باعورا با اینکه در علم و

عمل اینقدر پیشرفت کرد که مستجاب الدعوه شد و اسم اعظم خدا را مى دانست ،

با این حال با کفر از دنیا رفت که قرآن مجید او را به سگ مثل مى زند: فَمَثَلَه

کَمَثَلِ الْکَلْب سوره 7 آیه 75 چطور شد که این بدبخت به این روزگار افتاد؟

حضرت فرمود: یک آن خدا او را بخودش واگذار فرمود. علّتش را هم فرمود: که چون

شکر نعمت نکرد، بلکه کفران نعمت نمود، این بود که خِذلان خدا شامل حالش

شد و از نظر لطف افتاد، کسى هم که از نظر لطف بیفتد معلوم است که راه براى

ورود شیاطین باز و آزاد مى شود.

از حضرت امیرالمؤ منین (ع) است که فرمود:

اَلْخَیرُ بِتُوفیقِ اللّه والشّرُ بِخِذْلانِ اللّه از هر کس کار خیرى سر زد خدایتعالى

موفقش داشته است و از هر کس شر سر زد خدا او را بخودش واگذار فرموده .

اگر انسان را بخودش واگذار کنند کجا رو بخیر مى رود. بلکه باید لطفى به او

بشود، کمکش کنند، تا خودش باختیار خود بمدد الهى بکمک همان لطف

خاص که توفیق نامیده مى شود، رو بخیر بیاورد که در دعا مى خوانیم خدایا

توفیق بندگى و دورى از گناه بمن عنایت کن از خدا بخواهیم تا بما بدهند


اَللّهُمْ ارْزُقْنى تُوفیقَ الطّاعَة وَ بُعْدَ اَلْمَعْصِیَة


حکایت جالب 4زن


 

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر

دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه پذیرایی

می کرد... بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد.

زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار میکرد . پیش دوستهایش

اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی

دیگر برود و تنهایش بگذارد.

واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت . او زنی

بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود . مرد در هر مشکلی به او

پناه می برد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از

مخمصه بیرون بیاید.

اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند

شدن او و موفق بودنش در زندگی بود ، اصلا مورد توجه مرد نبود . با اینکه از

صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای

که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت.

روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی

خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت :

" من اکنون 4 زن دارم ، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت ،

چه تنها و بیچاره خواهم شد !"

بنابرین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند . 

اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت :                                                                                         

" من تورا از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و

انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا

در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟"

زن به سرعت گفت :" هرگز" همین یک کلمه و مرد را رها کرد.                                                  

ناچار با قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت :

" من در زندگی ترا بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من

خواهی آمد؟"

زن گفت :" البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است . تازه من

بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم " قلب مرد یخ کرد.                                    

مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت :

" تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید

از همیشه بیشتر ، می توانی در مرگ همراه من باشی؟"

زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می توانم تا گورستان همراه

جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ ،...متاسفم!" گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش

زد.در همین حین صدایی او را به خود آورد :

" من با تو می مانم ، هرجا که بروی" تاجر نگاهش کرد ، زن اول بود که پوست و

استخوان شده بود ، انگار سوء تغذیه بیمارش کرده باشد .غم سراسر وجودش

را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر

سرش را به زیر انداخت و آرام گفت :" باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه

میکردم و مراقبت بودم ..."

در حقیقت همه ما چهار زن داریم !

الف : زن چهارم که بدن ماست . مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا

کردن او بکنی وقت مرگ ، اول از همه او ترا ترک می کند.

ب: زن سوم که دارایی های ماست . هرچقدر هم برایت عزیز باشند وقتی

بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.

ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر هم صمیمی و عزیز

باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.   

د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن

و پول و دوست می کنیم . او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و

درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد اما دیگر

هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.


توصیه اخلاقی امام خمینی (ره)

 

* نمازهای پنج گانه را در پنج وقت بخوانید. نماز شب را حتما به پا دارید. *

* روزهای دوشنبه و پنج شنبه را حتی المقدور روزه بگیرید.*

* اوقات خواب را کم کرده و بیشتر قرآن بخوانید.*

* برای اعهد و پیمان اهمیت فوق العاده قائل شوید. *

* به تهیدستان انفاق کنید.*

* از مواضع تهمت دوری نمایید. *

* در مجالس پرخرج و باشکوه شرکت نکنید و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید. *

* لباس ساده بپوشید. *

* زیاد صحبت نکنید. دعاها را زیاد بخوانید. خصوصاً دعای روز سه شنبه را. *

* ورزش کنید.*

* بیشتر مطالعه کنید. *

* دانش های فنی را بیاموزید. *

* دانش تجوید و عربی را بیاموزید و در هر زمینه ای هوشیار باشید. *

* کار نیک خود را فراموش کنید. گناهان گذشته را به یاد آورید.*

* از نظر مادی به تهیدستان و از نظر معنوی به اولیاءالله بنگرید. *

* از اخبار روز دنیا و مربوط به مسلمین با اطلاع شوید. *


چشمهارابایدشست

دل خوش از آنیم که حج میرویم

 

غافل از آنیم که کج میرویم

 

 

کعبه به دیدار خدا میرویم

 

 

او که همینجاست کجا میرویم

 

 

حج بخدا جز به دل پاک نیست

 

 

شستن غم از دل غمناک نیست

 

 

دین که به تسبیح و سر و ریش نیست

 

 

هرکه علی گفت که درویش نیست

 

 

صبح به صبح در پی مکر و فریب

 

 

شب همه شب گریه و امن یجیب

یااباصالح التماس دعا

امشب ز لطف و مرحمت ما را دعا کن  

 آقا به حق مادرت ما را دعا کــــــن


مولای من دلبسته ذکر قنوتیـــــــــــم

در آن نماز و سجده ات ما را دعا کن


ما دل بر آن ذکر و دعا و ندبـه بستیم  

بهر نجات امتت ما را دعا کـــــــــــن


لطفی کن و نامم بخوان اندر دعایـــت 

در این شب پر مرحمت ما را دعا کن


عجل لمولا ی الفرج ، ذکر مدام است  

 با آن دل بشکسته ات ما را دعا کن